عقد خاله بهاره
عسل مامان از دیروز و پریروز برات بگم که دیروز عقد خاله بهاره بود و رفتیم محضر عقدش کردیم با عمو سعید و شما هم عین این موش موشی ها موقعی که همه کادو میدادن از دایی جون پول گرفتی و اومدی دادی به خاله بهاره و زودی رفتی کلی عکس های خوشگل هم باهاشون انداختیم. و شب بعد شام عمو سعید اینا رفتن خونشون و خاله بهاره رم برای یه هفته واسه مهمونی و پاگشا بردن خونشون حالا مامان جونی خیلی تنها شده . آخی دلم براش میسوزه طفلی تنها شده درسته دایی بهمن فعلا هست ولی خوب همش خونه نیست که این هفته حسابی باید تند تند به مامان جون سر بزنیم تا مبادا احساس تنهایی کنه. این دو شبم که شما اصلا با ما خونه نیومدی و پیش مامان جونی خ...
نویسنده :
مامی جون
18:30